«افزایش دستمزد واقعی» در قیاس با هزینههای عادی و ماهانهی زندگی معنا پیدا میکند؛ فرض کنیم دستمزد کارگران در ابتدای سال A درصد افزایش پیدا کند، وقتی هنوز یک یا دو دستمزد پرداخت نشده، هزینههای اساسی زندگی از جمله هزینههای مرتبط با نان و اقلام نشاسته ای، ۳A افزایش پیدا کند، این معادله هیچ معنایی ندارد جز اینکه «دستمزد واقعی» نه تنها افزایش نیافته بلکه ۲A پسرفت داشته است!
افزایش ۱۳ برابری نرخ آرد صنعتی و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت ماکارونی
این همان اتفاقی است که در روزهای اخیر با افزایش حدوداً ۱۳ برابری قیمت گندم برای نانهای فانتزی و حجیم رخ داده است؛ یازدهم اردیبهشت ماه، ادارات کل غله و خدمات بازرگانی در استانها طی نامهای به انجمن کارخانههای تولید آرد، نرخ جدید گندم را ۱۲ هزار تومان اعلام کردند. آنطور که فعالان صنف پخت نان فانتزی میگویند قیمت گندم برای نانهای فانتزی و حجیم با رشد ۱۳.۳ برابری (۱۲۳۰ درصد) از ۹۰۰ تومان به ۱۲ هزار تومان رسید. موضوعی که میتواند تاثیر مستقیم روی قیمت ساندویچ بگذارد.
در عین حال، قیمت گندم طی سال جاری برای خرید تضمینی از کشاورزان در هر کیلو به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان رسید. همین یک تصمیم کافی بود تا قیمت آرد از کیلویی ۲۷۰۰ تومان برای صنایع و اصناف به کیلویی ۱۶ هزار و ۹۰۰ تومان برسد. این یعنی رشد حدود شش برابری قیمت گندم و آرد مورد نیاز صنایع در کمتر از یک ماه.
۱۳.۳ برابر شدن قیمت گندم برای نانهای فانتزی، میتواند معیشت و تغذیهی در معرض خطرِ کارگران کم درآمد را بیشتر از قبل به مخاطره بیاندازد؛ جمعیت ابنوهی از طبقهی کارگر به خصوص کارگران ساختمانی و فصلی که مدتهاست توان خرید گوشت کیلویی ۲۰۰ هزار تومان یا برنج کیلویی ۸۰ یا ۹۰ هزار تومان را ندارند، برای سد جوع و رفع گرسنگی در سر کار، از ساندویچهای بیکیفیت و ارزان مثل فلافل یا پیتزاهای ارزان قیمت استفاده میکنند؛ حالا با گران شدن نان فانتزی و رشد چند ده برابری قیمت ساندویچ، همین تغذیه ناکافی و ناسالم نیز از این کارگران دریغ میشود.
البته صدمات گرانی نان فقط به گرانی نان فانتزی محدود نمیشود؛ بعد از زمزمههای نایاب شدنِ «ماکارونی» در روزهای اخیر، از سیزدهم اردیبهشت، قیمت ماکارونی نیز حدود ۲۰۰ درصد افزایش یافت. بر اساس تصمیم سازمان حمایت، قیمت هر کیلوگرم از این محصول برای مصرفکننده ۳۷ هزار تومان تعیین شد. اگر قیمت کارونی را با قیمت کالاهای باکیفیتتر مثل گوشت مرغ قیاس کنیم، درمی یابیم امروز یک کیلو ماکارونی هم قیمت یک کیلو گوشت مرغ در یکسال قبل است! و این نشانهی سقوط سبد غذایی گروههای کم درآمد است برای کارگران حداقل بگیری که حتی برای یک فصل، به افزایش ۵۷.۴ درصدی دستمزد خود خوشدل نشدند و به نظر میرسد حالا توان خرید ماکارونی یا یک ساندویچ فلافل را دیگر ندارند.
در پرس و جوی میدانی از ساندویچیها در چند منطقه از شهر مشخص شد که قیمتهای آنها چیزی بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است؛ وقتی منوی این ساندویچیها را با منوی سال قبل آنها که در اینترنت موجود است مقایسه میکنیم، به این گرانی بیسابقه برمی خوریم. روز چهاردهم اردیبهشت، همچنان ماکارونی در بسیاری از فروشگاههای اصلی شهر از جمله افق کوروش پیدا نمیشود.
این گرانیها در حالی صورت میگیرد که تمام بار تورم را بر دوش دستمزد کارگران میاندازند؛ آیا گرانی بیش از ۱۳ برابری قیمت گندم صنعتی و گرانی ۲۰۰ درصدی ماکارونی، هیچ دخلی به دستمزد کارگران دارد؛ آیا این سوداگران و دلالان واسطهی این کالاها نیستند که توانستهاند با لابیگری، برای خود سودهای نجومی بخرند و زیرپوستی، هزینههای اولیه و بدیهی زندگی کارگران را افسارگسیخته افزایش دهند؟! این الگو مدام تکرار میشود: کالاها نایاب میشوند و بعد از مدتی، با قیمتهای چندبرابری سر از قفسههای فروشگاهها درمی آورند.
انتقاد فعالان کارگری
احسان سهرابی (عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی) در این رابطه میگوید: مسئولان دولتی در افزایش قیمتها در سال ۱۴۰۱ به جای افزایش قیمت ها، مثلاً رعایت خریدار را میکنند و از عناوین اصلاح تعرفه، بازنگری تعرفه و تجدید نظر در تعرفه استفاده میکنند؛ اما هیچ فرقی ندارد؛ آنچه واضح است سقوط معیشتی کارگران در همان ابتدای سال است؛ امروز شاهد هستیم سرانه مصرف گوشت بسیار پایین آمده و کارگران ناچاراً به سمت هیدراتها و نشاستهها سوق داده شدهاند که صرفاً احساس سیری کنند؛ حال با افزایش سرسام آورِ قیمت گندم و ماکارونی، همان احساس سیری کاذب نیز از کارگران سلب میشود؛ متاسفانه به سمتی پیش میرویم که زمزمههای کوپن نان و ماکارونی نیز به گوش میرسد!
او اضافه میکند: اردیبهشت ماه است و هنوز دومین ماه سال به نیمه نرسیده که افزایش ۶۰ درصدی بهای اینترنت، افزایش نرخ مواد شوینده، گرانی ۲۰۰ درصدی ماکارونی، ۱۳ برابر شدن نرخ گندم صنعتی، گرانی بیسابقه گوشت و برنج، افزایش تعرفههای پزشکی و قیمت دارو و افزایش نرخ خدمات حمل و نقل با مجوز رسمی و سایر بخشها به طور غیررسمی، اتفاق یافته است؛ افزایش بیرویهی نرخ کالا و خدمات، منجر به مشکلات بسیار برای جامعهی در معرض خطر سوء تغذیه میشود و در آیندهای نه چندان دور، باید منتظرِ سونامی انواع بیماریها باشیم.
فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها) نیز در این رابطه میگوید: مدام ادعا میکنند، نان سنتی گران نشده و فقط نان فانتزی گران شده؛ غافل از اینکه به دلیل بحران معیشت، امروز قوت غالب بسیاری از کارگران به سمت فلافل و ساندویچها و پیتزاهای بیکیفیت رفته و البته ماکارونی نیز امروز در سبد غذایی طبقات فرودست جای بسیار دارد؛ خانواده ها، در هفته یکی دوبار، ماکارونی با سبزیجات یا سویا میخورند؛ حالا بیایند پاسخ دهند که تغذیهی این گروهها با این گرانی چه میشود؛ افزایش وحشتناک نانهای غیرسنتی، تاثیر بزرگی بر سبد غذایی طبقات فرودست خواهد داشت، همان گروههایی که دیگر مدتهاست گوشت و مرغ و برنج نمیتوانند بخورند؛ این را هم در نظر بگیرید که در کلانشهرهایی مانند تهران، کمتر نانوایی هست که با آرد دولتی پخت کند؛ همه نانواییها آزادپز هستند و با گرانی آرد، قیمت نان را چند برابر افزایش خواهند داد.
در روزهای اخیر و بعد از افزایش قیمت آرد آزاد، احتمال گرانی نانهای معمولی و سنتی در نانواییهای آزادپز نیز یک نگرانی برجسته دیگر است؛ این روزها تصویری است که در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و نشان میدهد پس از افزایش قیمت گندم برخی توانستهاند قیمت نان سنگک ساده را تا ۱۲ هزار تومان و پرکنجد آن را تا ۲۰ هزار تومان بالا ببرند.
عبدالله بلواسی (فعال صنفی کارگران نانوایی ها) در ارتباط با افزایش سرسامآور قیمت آرد میگوید: این گرانی تمام کارگران کشور را از تغذیه حداقلی خود محروم میکند حتی به نفع کارگران شاغل در نانواییها (چه سنتی و چه صنعتی) نیست؛ خود این کارگران با دستمزد بسیار ناچیز و حداقلی روزگار میگذرانند و با گرانی نان فانتزی و ماکارونی و نان، از حداقلهای معیشتی محروم میشوند؛ ضمن اینکه توان خرید طبقات مردم با این افزایش نرخ کاهش مییابد و فروش نانواییها کم میشود و از آنجاکه کارگران نانوایی ها، کارمزدی و براساس تعداد پخت، دستمزد میگیرند، درآمد این کارگران به شدت کاهش مییابد؛ بنابراین این افزایش نرخ فقط به نفع دلالان آرد و گندم و سودجویانی است که از خرید و فروش آرد و محصولات گندم، سود نجومی به جیب میزنند؛ حال چگونه است که به دستمزد ناچیز کارگران مدام میتازند، اما هیچ کس صدایش در نمیآید که چرا در پایان ماه رمضان با یک فرمان، محصولات آردی ۱۳ برابر گران میشود؟!
کاهش ۱۵۰ درصدی دستمزد واقعی کارگران
ماکارونیِ کیلویی ۳۷ هزار تومان و نان فانتزیِ ۱۳ برابر گران شده، خارج از استطاعت طبقه کارگر قرار میگیرد؛ به گفته عبدالله بلواسی، این اقلام ساده دیگر در سبد کالاهای لاکچری قرار گرفته اند.
هنوز اردیبهشت به پایان نرسیده که این گرانی ها، سبد خرید خانوارهای کارگری را به شدت خالی کرده است؛ امسال مزد ۵۷ درصد افزایش یافته، اما در همین دو ماه، متوسط افزایش فقط در حیطهی اقلام خوراکی بیش از ۲۰۰ درصد بوده است و این یعنی حدود ۱۵۰ درصد کاهشِ «دستمزد واقعی کارگران». حالا اتاق بازرگانی و آنهایی که مدام ادعا میکردند افزایش ۵۷ درصدی دستمزد کارگران تورم ایجاد میکند و تولید را زمین میزند، چه پاسخی برای این سوال دارند؛ چرا دستمزد واقعی کارگران ۱۵۰ درصد کاهش یافت؟!